سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روز نوشته های من
 
قالب وبلاگ

از قدیم ندیم ها و از آن زمانی که ما بچه بودیم میگفتن که زود دیر میشه؟
من پیش خودم میگفتم یعنی چی این حرف (زود دیر میشه) و لی حالا که بزرگ شدم
می فهم که  یعنی چی؟

حالا اگر شما هم میخواهید که عقب نمانید و تا دیر نشده !!!!!!!!!!!!!!.

بیاید در کنار هم در مجلسی خودمانی برای ارتقای اندیشه هایمان به دور از رنگ های ظاهری و به دور از هر ریا و تزویر دور هم جمع شویم.

پس وعده ما: شنبه 7 مهر

مکان :مدرسه قرآنی شهید جعفری

برای اطلاع بیشتر به سایت رسانیک و یا وبلاگ آبدارخانه مراجعه کنید.

والسلام


[ شنبه 86/6/31 ] [ 11:27 عصر ] [ ع اسلامی ] [ نظر ]

اولین نماد شناخته شده و قدیمی که به وجود آمده خانواده است . که جزء حوزه های مهم جامعه شناسی محسوب می شود . خانواده هسته اصلی جامعه به شمار می آید. زیرا در این نهاد مهم و تاثیر گذار است که پایه و اساس رفتار و شخصیت انسانها بنا نهاده می شود و نوع اولیه آموزش و تعلیم و تربیت در همین نهاد آغاز می شود .

خانواده کار کردهای فراوانی دارد که تنظیم روابط والدین و فرزندان و رعایت حقوق ایشان از آن جمله است .

نقش هایی را که افراد خانواده ایفا می کنند ، جدایی از مسئولیت های بیرون از خانه که برعهده دارند قابل تامل و بررسی می باشد ، اینکه در حریم مقدس خانواده که همگی اعضای آن هدف و غایت مورد نظرشان رسیدن به سعادت و کمال است و برای دستیابی به این هدف برنامه ریزی و تلاش می کنند .

در این میان شاخص های فراوانی نقش خانواده را در تعلیم و تربیت و تعیین نوع رابطه بین والدین و فرزندان تعیین می نماید که می توان از : تحصیلات والدین – سطح فرهنگی میزان و نوع درآمد – ارتباط والدین با مدارس – اختلافات خانوادگی – انسجام و اتحاد خانوادگی رابطه خانواده با مساجد و هیاتهای مذهبی – و چندین مورد دیگر نام برد که البته عواملی نظیر گروه همسالان و دوستان – محیط اجتماعی – وسایل ارتباط نظیر جمعی می تواند نقش خانواده را کمرنگ نماید.دراین راستا خانواده با هوشیاری  و دقت می تواند تاثیر عوامل خارجی نامبرده شده را به سمت مناسب و صحیح هدایت کند تا اثرات سوء و  نامطلوب در پرورش و تربیت فرزندان به جا نگذارد . از دیگر موارد آرامش محیط خانواده و رفتار سازگار گونه اعضاء نسبت به یکدیگر است . زیرا هویت فرد ابتدا در خانواده شکل می گیرد و در جامعه آن در معرض دید عموم قرار می دهد لذا اهمیت تعلیم و تربیت در خانواده از همین جا مشخص می شود.

حال که به وظیفه سنگین خانواده آشنا شدیم ،در انتخاب ها یمان دقت کنیم .تا در آینده

فرزندانی صالح و خانواده ای سا لم داشته باشیم.

 

                                                                             والسلام


[ جمعه 86/6/2 ] [ 10:40 عصر ] [ ع اسلامی ] [ نظر ]
چند روز پس از تدفین ۵ شهید گمنام در کهف الشهداء ولنجک تهران، وقتی خبر رسید رهبرمان خلوت خود را برای لیله الرغائب (شب جمعه اول ماه رجب) آنجا گزیده اند، دلهای عاشقان به سوی این مکان پرکشید.
در سالهای متمادی هر زمان پیکر مطهر شهدای گمنام به شهرمان وارد شده اند، عطر معنویت و ایثار و اخلاص را در فضای غبار آلود زندگی مان پراکنده اند... و داستان کهف الشهداء که با کرامت آن استخاره قرآنی آغاز شد و با خلوت رمزآلود رهبرمان در لیلة الرغائب ادامه یافت، همچنان باقی است...

تنها عکس منتشر شده از حضور سرزده رهبر انقلاب در کهف الشهدا


وبلاگ نویسان متعهد و انقلابی که انتشار اخبار و عکس حضور رهبری در کهف الشهداء ابتدا به نام آنان رقم خورد، در آستانه مبعث پیامبر اکرم(ص) بر آن شده اند که دعای ندبه را آنجا (کهف الشهدا) برگزار کنند.
در این مراسم روح بخش که به یاری اهالی ولنجک برگزار می شود، دکتر الهام سخنگوی دولت سخنرانی خواهد کرد.
زمان: جمعه ۱۹ مرداد ساعت ۶ صبح
مکان: ولنجک- انتهای بلوار دانشجو- بالاتر از خیابان البرز- کهف الشهداء

* سرویس رفت برای خانواده ها و خواهران و برادران وبلاگ نویس، صبح جمعه، ساعت ۵ صبح در دو محل مستقر می باشد :
۱- میدان انقلاب- ضلع شمالی- ابتدای خیابان کارگر شمالی
۲- میدان امام حسین- ضلع غربی- ابتدای خیابان انقلاب



[ دوشنبه 86/5/15 ] [ 11:25 عصر ] [ ع اسلامی ] [ نظر ]

تا به حال به دور و اطراف خود و به کسانی که با آنها زندگی می کنید، در ارتباط با آنها هستید توجه کرده اید .هیچ یک از ما از آن چه هستیم،

از جایگاه خود راضی نیستیم و چیز بیشتر از سهم خود می خواهیم و دائمآٌ در حال رنگ عوض کردن هستیم.

و این بحث ظاهر،فیزیکی ،اقتصادی نیست.

داستان باغبان و با غش نمونه عینی ما آدم هاست. باغبانی ‍،باغش را با خون دل بزرگ کرده بود ،یک روز که

رفته بود به باغش سر بزند به در باغ که رسید،بید مجنون را دید که ناراحت است ودر خود فرو رفته و باغبان:

چی شده؟ بید مجنون گفت:این چیه منو کاشتی ؟آویزان! ببین سرو چه قامتی داره ؟چه صلابتی دارد ؟

ناراحت می شه (راضی نیست از مو قعیتی که داره)باغبان غصش می شه می ره به باغ برسه ،می بینه

سرو خیلی ناراحت است و به باغبان می گه:این چیه منو کاشتی دراز ،ببین مو را چه  میوه هایی دارد من 

میوه ندارم ........

باغبان باز ناراحت می شه هیچ کس راضی نیست مو هم همین طور مثل بقیه به باغبان گفت: ببین گل های

رز را .باغبان میره یه گوشه باغ می شینه و به این فکر می کرده که چه کاری باید انجام بده که این ها راضی

بشند .از ته باغ صدای شادی می آد کی خو شحاله؟ شمشاد ها بود ند که می خندیدند باغبان تعجب

می کند (این ها الکی خوش هستند )تو این مصیبت که همه ناراحتند شما چرا خوشحال هستید؟ شما که

هیچی ندارید؟نه سایه؟نه قامت؟نه میوه؟جواب شمشادها:ای باغبان تو ما را شمشاد خواستی ما هم راضی

هستیم.این داستان شاید ساده به نظر آید ولی عمق معنای آن در خور توجه است .چرا ما آدم ها مثل آنها

نیستیم و چرا هر چه هستیم قبول نداریم . ما ابتدا باید هر چه هستیم قبول کنیم با تمام نقاط قوت و ضعف

با این کار دیگر سهم بیشتر هم نمی خواهیم.و به خاطرش دروغ نمی گویم و ........................؟

 

چرا ما از شمشاد ها نمی آموزیم.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

                                                                                         والسلام

 

 

 

 

 

 


[ سه شنبه 86/4/26 ] [ 11:33 عصر ] [ ع اسلامی ] [ نظر ]

تا حالا به این فکر کردید که چرا عشق و دیوانگی همیشه در کنارهم هستند.و هر جا حرف عشق می شه پای

دیوانگی هم وسط می آد و این خودش  داستان دارده که دونستنش خالی از فایده نیست.ادامه مطلب...

[ دوشنبه 86/4/18 ] [ 4:42 عصر ] [ ع اسلامی ] [ نظر ]
   1   2      >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

باشه بعد!
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 102202