روز نوشته های من |
فرار از مردم و پناه آوردن به خلوت تنهایی چیزی است که گریز از آن برایم میسر نیست. روزگاری است که با تنهایی آشنا شده ام با آن الفتی پیدا کرده ام به تنهایی خو گرفته ام با آن زیستن را آزموده و زیبا یافته ام در جهان تنهایی زشتی ندیده ام فریب و نیرنگی نشناخته ام ،دروغی نشنیده ام با ریا و ترویز روبه رو نشده ام! آه پس این صفا و یکرنگی را از آن خود ساخته ام با خود بودن و در دریای اندیشه غوطه ور شدن را با جان و دل پذیرفته ام تفکر را به منزله نگاهی در نا منتا هی نهادن یا فته ام راهی طولانی که بس بلندی را برای پیمودن نیازمند است. و چون این کار میسر گردد ،و اگر چنین اعجازی صورت گیرد عظمت جاویدان فرجام این مسافرت بسیار زیبا و دلپذ یر خواهد بود. تنهایی را دوست دارم و از همه و از همه مردم گریزانم .مدتهاست که از مردم کناره گیری کرده ام زیرا در آنها هرگز صفا و صمیمیت و مهربانی و شفقت ،یکرنگی و صداقت را نیافته ام در زندگی بدی فراوان دیده ام ،دروغ بسیار شنیده ام،نیرنگ و ریا را افزون از توان چشیده ام. و طمع تلخ تر زهر آن را برای تمام طول عمر خود به ناچار پذ یرا گشته ام از هیچ فردی مهرو محبت ندیده ام انسانیت و ترحم را فقط در دستهای تو دیده ام بر فراز کوهستا نها در افقها در آسمانها و در نا منتها ی جهان چون دست یافتن با آن را نا ممکن یافته ام زیستن در رویا آغاز کرده ام. والسلام [ سه شنبه 86/3/22 ] [ 6:24 عصر ] [ ع اسلامی ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |